تا تو با منی زمـــــــــانه بـا من است بخت و کام جاودانـــــــه با من است تو بهار دلکشــــــــــــی و من چو باغ شور و شوق صد جوانـه با من است یاد دلنشینت ای امید جـــــــــــــــان، هر کجا روم روانــــه با من است نــــاز نوشخند صبح اگر توراست شور گریه ی شبانه با من است برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست، رقص و مستی و ترانــــــــه با من است گفتمش مــــــــــراد من؟ به خنده گفت: لابه از تو و بهـــــــــــانه بــــــا من است گفتمش: من آن سمنـــــــــد سرکشــــم!
↧