خورشید خانم آفتاب کن! شبُ اسیر خواب کن!
مجمر نورُ بردار، یخ زمین ُ آب کن!
گلای باغچه خوابن، قمریا پیر و خسته
قناری های عاشق، بال صداشون بسته
فواره های خاکی تن نمیدن به پرواز!
شمع و گل و پروانه،جا نمیشن تو آواز!
خورشید خانم آفتاب کن شبُ اسیر خواب کن!
مجمر نورُ بردار، یخ زمینُ آب کن!
مرواریای نورُ بپاش تو دامن آب!
ما رو ببر به جشن گندم وعشق و آفتاب!
سوار اسب نور شو،زمین و اندازه کن!
دستمال آبی بردار، قلبامونو تازه کن!
خورشید خانم آفتاب کن! شبُ اسیر خواب کن!
مجمر نورُ بردار، یخ زمینُ آب کن!
خورشید تن طلایی، زمین برات هلاکه
نگو : طلا که پاکه چه منتش به خاکه؟!
زمین که عاشق توست، حیفه تو شب بمیره!
حیفه سراغتو از ستاره ها بگیره!
خورشید خانم آفتاب کن! شبُ اسیر خواب کن!
مجمر نورُ بردار، یخ زمینُ آب کن!
ایرج جنتی عطایی